پيكرخورشيد

پانردهم شوال سالروز شهادت حضرت حمزه «عليه السلام» برمسلمين تسليت باد.  

پيكرخورشيد

هرگاه مصطفي به توگرم نظاره بود

ازبهراو وصال تو فيضي دوباره بود

بر ذره ذره پيكر خورشيديت قسم

خورشيد آسمان به تو غرق نظاره بود

هرلاله اي زداغ تو با داغ خو گرفت

صحراي لاله گون اُحد پُرشراره بود

دل گركه سنگ بود زسوك تو آب شد

اي آنكه بستر تن تو سنگ و خاره بود

هرعضو پيكرت زشهادت نشانه داشت

چون پيكر حسين تنت پاره پاره بود

عنوان سيدالشهدائي سزاي توست

اي آنكه زخمهاي تنت بي شماره بود

تنها همين نسوخت صفيه كنارتو !

برجان اوشرار غم تو هماره بود

زهرا زداغ روي تو پيوسته گريه كرد

اين آسمان عصمت حق پُر ستاره بود

تنها نشد مدينه به سوك تو نوحه گر

قبر شريف و پاك تو  دارلزياره بود

دراين حديث درد «وفائي» به گريه گفت

مقصود من زشرح غم تو ، اشاره بود

التماس دعا



گل خونين

فرارسيدن  سالروزشهادت حضرت حمزة سيدالشهدا«عليه السلام» رابرتمامي مسلمين

                                                  تسليت عرض مي كنم.

شعري به همين مناسبت:

گل خونين

اي آن كه داغ توبه دل مانشسته است

چون لاله داغ دارد وتنها نشسته است

گل گردميده برسرمژگان چشم ما

خارغمت به پاي دل مانشسته است

زينت گرفت چهره زاشك عزاي تو

چون شبنمي كه برروي گلهانشسته است

ازداغ جانگداز توياحمزة الرسول

گردملال بررخ زهرانشسته است

چون قبرتوست مأمن دلهاي بي پناه

زهرا براي گريه درآنجانشسته است

تاديدمصطفي بدنت رابه خاك گفت

تيرغمي به قلبم ازاعدانشسته است

گرغرق ماتم است زمين مثل آسمان

درماتم توخواجه اسرانشسته است

                        شام عزاي توست«وفائي»اگرچوشمع

                        آتش گرفته،سوخته، ازپانشسته است