روایت منظوم ماه رمضان

قال رسول الله

وسلم ومن اکثرفیه من الصلاه علی ثقل الله میزانه یوم تخف الموازین

پیامبراکرم «صلی الله علیه وآله» فرمود:

و هرکسی که دراین ماه«رمضان» برمن صلوات فرستد خداوند در روزی که موازین

اعمال سبک شوند موازین عملش راسنگین وگرانقدر گرداند.

اصول کافی /ج4ص250 روایت 9

ماه رمضان

ماه رمضان مهی است حکمت آموز

ازایــن مـه پُرفضیلت و جـان افــروز

فــردا چه کس اعمــال فزونتر دارد

آن کس صلــوات می فرستـد امروز

برگرفته ازکتاب شکوفه های صلوات «وفائی»


رباعیات مناجات//3

رباعیات مناجات

آبرو

گراز می عفو خود سبویم بدهی

آبی به نهال آرزویم بدهی

بااین همه روسیاهی ای بنده نواز

من آمده ام که آبرویم بدهی

تشنۀ نگاه

حاشا که نظر به بی پناهی نکنی

رحمی به گدای روسیاهی نکنی

ما تشنۀ یک نگاه پُرمهر توایم

امشب نکند به ما نگاهی نکنی

سرافکنده

مسکین  پناهندۀ تو آمده است

این عبد سرافکندۀ تو آمده است

بگشای دررحمت خودرا کامشب

آلوده ترین بندۀ تو آمده است

التماس دعا

آلوده ترین بنده // مناجات2

آلوده ترین بنده

ای خدا عبد سیه رو و گنهکار منم

آن که برجُرم و گنه می کند اقرار منم

آن طبیبی که شفا بخش دل ماست توئی

آن که از درد گناهان شده بیمارمنم

برسر خوان تو خوبان همه جمعند ، ولی

بندۀ بد منم وعبد گنهکار منم

جان خوبان درخویش عذابم نکنی

گرچه برآتش نار تو سزاوار منم

گر که پرسد کرمت کیست که درمی کوبد؟

گویم آلوده ترین بندۀ داردار، منم

هاتفی گفت چه کس مشتری عفو خداست

من خجلت زده گفتم که خریدار منم

آنکه عمرش همه آسان به تباهی بگذشت

وآنکه کارش شده درپیش تو دشوار منم

آنکه ازفرط سیه رویی خود، باردگر

متوسل شده برعترت اطهار منم

به گُل روی حسین تو«وفائی» میگفت

آنکه ازخار گنه می کشد آزار منم

التماس دعا


   طوفان گناه// مناجات 1

طوفان گناه

یارب ز کرامات تو شرمنده شدم من

درمحضر تو باز سر افکنده شدم من

هرچند که شرم از گنه خویش نکردم

با اشک ندامت، زتو شرمنده شدم من

طوفان گنه ریخت همه برگ وبرم را

چون باغ خزان دیده پراکنده شدم من

دردم همه این است که غافل شدم ازتو

وزاین همه غفلت زتو ، درمانده شدم من

ای آنکه  به غیرازتو مرا نیست پناهی

بردرگه تو باز پناهنده شدم من

هرگاه که دلمُرده به تو روی نمودم

با نکهتی از رحمت تو زنده شدم من

تا عفو تو باران محبت به سرم ریخت

آسوده دل از آتش سوزنده شدم من

کو آن دل پاکی گه سحرگاه «وفائی»

فریاد برآرد که خدا، بنده شدم من

التماس دعا


رباعیات میلادامام عصر(عج)

رباعیات میلاد امام عصر(عج)

جلوات

ای نور خداوند مبین در ظلمات

وی آن که توئی آل علی را جلوات

گفتم به دلم جه هدیه داری امشب

گفتا به گُل چهرۀ مهدی صلوات

گُل ریزد

امروز ملک زآسمان گل ریزد

رضوان بهشت از جنان گل ریزد

جبریل به شادی دل آل علی

در مقدم صاحب الزمان گل ریزد

گل انداخته

یوسف زتماشای تو دل باخته است

جبریل زحُسنت علم افراخته است

نرگس چو نظر کرد به تو دید رخُت

از بوسۀ عسکری گُل انداخته است

التماس دعا

ستارۀ سحر/میلاد امام زمان(عج)

ستارۀ سحر

بیا که جشن گل و بزم نور و توحید است

شب شکفتن عشق و قرار و امیداست

چنین که غرق تجلی و شور شد عالم

گه تجلی قرآن و نور توحید است

حقیقتی است که می آید ازبهشت برین

چه جای شک من وتو چه جای تردیداست

سرود نور زعرش برین بگوش آید

مگر که صبح طلوع فروغ خورشید است

به یمن نور وجود ودیعۀ موعود

به هردلی نگری غرق شادی وعیداست

گلی شکفت که اویادگار یاسین است

گه شکفتن این گل بهار یاسین است

طلوع نور سحر شد پدید منتظران

نسیم صبح سعادت وزید منتظران

چه محشری است که برپا شده به دلها ،عشق

مگر به صور قیامت دمیدمنتظران

خبردهید به ازپا فتادگان وصال

خبر ز منجی عالم رسید منتظران

به شوق دیدن رویش ،پرستوی دلها

به سوی سامره اش پرکشیدمنتظران

پی نثار قدمهای او ز جا خیزید

گلاب اشک براهش برید منتظران

به خاکبوسی مهدی همه قیام کنید

به خاک مقدم او جمله استلام کنید

ادامه نوشته

گلهای نور/میلاد یگانه منجی  عالم بشریت

میلاد یگانه منجی عالم بشریت بر منتظران حضرتش مبارکباد.

گلهای نور

به پیروان ولایت سرور بخشیدند

به شیعیان علی شوق وشور بخشیدند

به احترام شکوفائی گل توحید

به باغ سبز محبت سروربخشیدند

به باغبان گل نرگس ازخدا امشب

فرشتگان همه گلهای نور بخشیدند

به رهروان ره او زنور عشق ویقین

دلی به صاف جام بلور بخشیدند

به حُرمت وشرف باغبان عشق قسم

به لاله های شهادت غرور بخشیدند

چه جای حیرت ما داشت درشب میلاد

اگرکه ملک سلیمان به مور بخشیدند

بگو به موسی عمران زنور طلعت اوست

اگر که چشمۀ نوری به طور بخشیدند

زآخرین خُم سرشار معرفت مارا

هزار بادۀ ناب طهور بخشیدند

دعا کنید برای ظهوز او که به ما

امید روشن روز ظهور بخشیدند

اگر چه ازگنه ما ملول وغمگین است

ولی به او دل وجانی صبور بخشیدند

سلام ما برساند به حضرتش امشب

به هرکه فرصت وفیض حضور بخشیدند

زیمن جلوۀ مهدی بود«وفائی» را

اگر که پرتو نوری ز دور بخشیدند

التماس دعا

رباعیات میلاد حضرت علی اکبر«علیه السلام»

رباعیات میلاد حضرت علی اکبر«علیه السلام»

صلوات

برجلوه واجلال محّمد صلوات

برچهره وتمثال محّمد صلوات

دیدند چو رخسار علی اکبر را

گفتند که برآل محّمد صلوات

بوی محمّد

آئینۀ غرق نور ایزد آمد؟

یاجلوه ای از بهشت سرمد آمد

با دیدن اکبرش چنین گفت حسین

یکبار دگر بوی محمّد آمد

گُل خنده

در دست حسین چون که گوهر دادند

آئینه ای از روی پیمبر دادند

بشکفت گُل خنده به لبها ، که به او

ازگلشن جنّت علی اکبر دادند

التماس دعا

شب رؤیائی (میلاد حضرت علی اکبر«علیه الّسلام»)

شب رؤیائی

چون گشودند زهم دفتر دانائی را

زمزمه کرد ملک نغمۀ شیدائی را

کرد پُر ،نور خدا این شب رؤیائی را

تاببیننـــد همه جلــوۀ زیبـــائی را       هانفی گفت در رحمت حق واشده است

                                                      خلقت روی علی اکبــر لیــلا شـده است

این گُل سرخ که رخسارۀ احمد دارد

خال برگونۀ خود ،ابروی ممتد دارد

رنگ و بو از چمن گلشن ایــزد دارد

صورت وسیرت خود را زمحّمد دارد         همه گُل ها بنشتنــد به نظـــارّۀ  او

                                                          تا که بابا بزند بوسه به رخســارۀ او

شاد شد قلب همه از دل خرسند حسین

شد زمین محو جمال گُل دلبند حسین

آسمان مات شد از چهرۀ فرزند حسین

مثل غنچه زده لبخند به لبخند حسین       امّ لیلا همه دم غنچــۀ خــود می بوید

                                                             با حسین بن علی شکر خدا می گوید

مادر افکند نظر تا به مه دلجویش

دید یک هالۀ نوری به رخ نیکویش

که گُل انداخته از بوسۀ بابا رویش

بوسه زد بر رخ او کرد چو غنچه بویش       گفت ای نوگُل من، یوسف لیلا هستی

                                                              بهتر ازمــاه شب عیــد تو زیبـا هستی

ادامه نوشته

رباعیات  میلاد امام سجاد«علیه الّسلام»

رباعیات میلاد امام سجاد«علیه الّسلام»

فروغ ازلی

وقتی که فروغ ازلی دیدن داشت

انوار خداوند جلی دیدن داشت

با دیدن فرزند عزیزش سجاد

لبخند حسین بن علی دیدن داشت

لبخند

شادی و طرب به دست غم بند زده است

دل را به سرور وعشق پیوند زده است

دیدند زمین و آسمان نورانی است

گفتند مگر حسین لبخند زده است

سجاده نشین

محبوب حریم حق تعالا آمد

تفسیر گر نور و تجلا آمد

درفصل شکفتنشن سروشی می گفت

سجاده نشین عرش اعلا آمد

التماس دعا


میلاد امام سجّاد «علیه السّلام»

میلاد امام سجاد «علیه السّلام»

یکبار دگر گُلبن امید گهر داد

دریای کرامت به بشر باز گهر داد

پایان شب تار ز ره آمد و یزدان

برخلق زمین آینۀ نور سحر داد

عشق آمد و با زمزمۀ شوق و مسرّت

تا کوی مدینه به همه بال سفر داد

جبریل به آواز جلی گفت ،بیائید

کامشب به حسین بن علی دوست پسر داد

در وصف همین غنچۀ زیبای حسینی

جبریل امین برهمۀ خلق خبرداد

با سجدۀ خود دم زخدای ازلی زد

لبخند به لبخند حسین بن علی زد

امشب شب بشکفتن لبهای حسین است

گلزار جنان محو تماشای حسین است

گلهای بهشتی همه گفتند چه زیباست

لبخند سروری که به لبهای حسین است

بخشید صفا و طرب و نور به گلزار

این گل که ز گلخانۀ زیبای حسین است

تا با نگه خویش کند  راز دل ابراز

پیوسته نگاهش سوی سیمای حسین است

درفصل شکوفائی خوداین گل توحید

کزگلشن سرسبز و مصفای حسین است

با سجدۀ خود دم زخدای ازلی زد

لبخند به لبخند حسین بن علی زد

این مهرجهانتاب دعا مهر حبین است

درچهرۀ نورانی او نور یقین است

سجاده زند بوسه به پیشانی رازش

مبهوت دعای سحرش روح الامین است

قدسی نفسان حرم قدس خداوند

گفتند بهم این گل سجاده نشین است

هرکس که نظرکرد به رخسارۀ او گفت

آئینۀ لطف وکرم دوست همین است

گرغرق در اشراق و ظهور است سماوات

گر روشن از انوار ولا روی زمین است

با سجدۀ خود دم زخدای ازلی زد

لبخند به لبخند حسین بن علی زد

ادامه نوشته

رباعیات میلاد حضرت عباس «علیه السلام»

رباعیات میلاد حضرت عباس «علیه السلام»

پرونده عشق

آن روز که عشق را خدا معنا کرد

عشق آمد ودر دل همه مأوا کرد

با آمدن حسین و عباس خدا

پروندل عشق وعاشقی را واکرد

گلبانگ

برتشنه لبان آب حیات آوردند

برغمزدگان فُلک نجات آوردند

درفصل شکفتن حسین و عباس

گلبانگ سلام و صلوات آوردند

لبخند

ازمقدم تو عشق شکرخند زند

مارا به ولایت تو پیوند زند

ازیمن ولادت تو زیباست اگر

بر ام بنین فاطمه لبخند زند

التماس دعا


میلاد حضرت ابوالفضل العباس «علیه السلام»

میلاد حضرت ابوالفضل العباس «علیه السلام»

 نغمۀ شیدائی

ای دل هردو جهان محو فریبائی تو

درچمن هیچ گلی نیست به زیبائی تو

همه گلها به گلستان ادب صف بستند

تا ببینند دمی روی تماشائی تو

تا پراکند خدا عطر دل انگیز تورا

غرق گل شد همه جا فصل شکوفائی تو

چون نسیم سحری عقده گشائی وبود

برلب مرغ سحر نغمۀ شیدائی تو

شب میلاد تو با بوسه زدن بردستت

می کند دست خداوند پذیرائی تو

ادب آموز جهانی و به دانشگه عشق

پُرشد ازشرم و ادب دفتر دانائی تو

ازغبار قدم نور دل فاطمه بود

به خدا در همه جا سرمۀ بینائی تو

همه شب تابه سحر برسر سجّادۀ عشق

غرق ایمانم و دعا شد دل دریائی تو

تکیه بر بازوی خیبر شکن حیدر زد

شور اخلاص تو و دست توانائی تو

چشمۀ علقمه شرمنده زایثار توشد

آفرین برادب تو، به شکیبائی تو

همۀ هستی تو دست وسرو جانت بود

در ره دوست فدا شد همه دارائی تو

باب حاجات خلایق توئی وخلق جهان

چشم دارند برآن معجز عیسائی تو

هرکسی برسر خود شور و هوائی دارد

دل پرشور «وفائی» شده شیدائی تو

التماس دعا



رباعیات میلاد سیّدالشهدا «علیهالسلام»

رباعیات میلاد سیّدالشهدا «علیهالسلام»

جلوه گاه

ای آن که تو را حُسن خداداد بود

میلاد تو جلوه گاه ایجاد بود

مارا به نگاه لطف خود شادان کن

امروز که قلب فاطمه شاد بود

گل سرخ

امشب که فضا پُراست ازبوی حسین

عطر گل سرخ آید ازسوی حسین

ای فطرس پرسوخته احرام ببند

ازبهر طواف کعبۀ روی حسین

مهمان

مهمان ماریزه خور خوان گل فاطمه ایم

پروردۀاحسان گل فاطمه ایم

خاریم ولی به یمن میلاد حسین

صدشکر که مهمان گل فاطمه ایم

قدسی نفسان

ازعشق حسین تا تکلّم کردند

قدسی نفسان باز تبسّم کردند

ازبهر زیارت حسین بن علی

درخاک قدوم او تیممّ کردند

التماس دعا

نقد هستی«اما م حسین «علیه السلام»

نقد هستی

نقد هستی را خدا برآل طاها هدیه کرد

تاعلی را غنچه ای بی مثل و همتا هدیه کرد

دربهشت آرزو با خلقت نورحسین

عشق را عشق آفرین مفهوم معنا هدیه کرد

درسپهر عشق وآزادی خدای ذوالجلال

درپگاه نور خورشیدی دل آراهدیه کرد

باز بحربیکران رحمت حق موج زد

گوهری ازبحر لطف خود به زهرا هدیه کرد

غنچۀ لب های حیدر با تبسم باز شد

زین گل سرخی که براو حق تعالا هدیه کرد

عرشیان گفتند از عرش برین با فرشیان

گوشوار عرش خود را حق به مولا هدیه کرد

من نمی گویم خدا گل داد دردست علی

بلکه می گویم به او باغی مصفا هدیه کرد

تاحسین ابن علی چشمان خودرا بازکرد

فطرس بی بال وپر را بال زیبا هدیه کرد

با شکوفائی خود دلدادگان عشق را

یک جهان شیدائی وشور وتمنا هدیه کرد

تا دل ما را به نور خویش نورانی کند

مهراو را دست رحمت بردل ما هدیه کرد

روز اول حق به او بخشید عرش وفرش را

روز آخر او تمام هستیش را هدیه کرد

شکر لله ای «وفائی» ازولا ومهراو

توشه ای برما خدا از بهر فردا هدیه کرد

التماس دعا

میلادنور «اما م حسین «علیه السلام»

میلادنور

امشب دوباره عشق را تحکیم کردند

بادست حق نقشی دگر ترسیم کردند

یک دسته گل دادند برزهرا وحیدر

ازفاطمه وزمرتضی تکریم کردند

دُردانه های آفرینش شوق خودرا

بافرشیان وعرشیان تقسیم کردند

این است آن انسان که درعرش الهی

خیل ملایک پیش اوتعظیم کردند

می خواستم پرسم که میلاد چه نوری است

کامشب به آل مصطفی تقدیم کردند

دیدم جهان پُرا زفروغ زیب وزین است

هستی پُراز عطر دل انگیز حسین است

آنشب ملائک زآسمانها نوردیدند

ازآسمانها تا مدینه پرکشیدند

سجادۀ شکرو دعا راپهن کردند

وقتی طنین بال فطرس را شنیدند

با عرض تبریک ودرود حق تعالی

درمحضر پیغمبر اکرم رسیدند

اذن ورود خانۀ حیدر گرفتند

دردست زهرا گوشوار عرش دیدند

وارستگان عشق درمیلاد آن گل

وقتی که ازجام وصالش می چشیدند

دیدم جهان پُرا زفروغ زیب وزین است

هستی پُراز عطر دل انگیز حسین است

ادامه نوشته