میلاد امام سجاد «علیه السّلام»یکبار دگر گُلبن امید گهر داد
دریای کرامت به بشر باز گهر داد
پایان شب تار ز ره آمد و یزدان
برخلق زمین آینۀ نور سحر داد
عشق آمد و با زمزمۀ شوق و مسرّت
تا کوی مدینه به همه بال سفر داد
جبریل به آواز جلی گفت ،بیائید
کامشب به حسین بن علی دوست پسر داد
در وصف همین غنچۀ زیبای حسینی
جبریل امین برهمۀ خلق خبرداد
با سجدۀ خود دم زخدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد
امشب شب بشکفتن لبهای حسین است
گلزار جنان محو تماشای حسین است
گلهای بهشتی همه گفتند چه زیباست
لبخند سروری که به لبهای حسین است
بخشید صفا و طرب و نور به گلزار
این گل که ز گلخانۀ زیبای حسین است
تا با نگه خویش کند راز دل ابراز
پیوسته نگاهش سوی سیمای حسین است
درفصل شکوفائی خوداین گل توحید
کزگلشن سرسبز و مصفای حسین است
با سجدۀ خود دم زخدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد
این مهرجهانتاب دعا مهر حبین است
درچهرۀ نورانی او نور یقین است
سجاده زند بوسه به پیشانی رازش
مبهوت دعای سحرش روح الامین است
قدسی نفسان حرم قدس خداوند
گفتند بهم این گل سجاده نشین است
هرکس که نظرکرد به رخسارۀ او گفت
آئینۀ لطف وکرم دوست همین است
گرغرق در اشراق و ظهور است سماوات
گر روشن از انوار ولا روی زمین است
با سجدۀ خود دم زخدای ازلی زد
لبخند به لبخند حسین بن علی زد