تجلیات خدا /میلادیه
تجلیات خدا
بیا دوباره مدینه دلا تماشاکن
تجلیات خدارا بیا تمـاشا کن
فضـا پُراست زنور وجـود شمس شموس
بـه جلوه جلوۀ اودرفضا تماشا کن
فروغ چهرۀ شمس الضحا تماشائی است
به روی دامن بدرالدجی تماشا کن
شکوفه بارترین گلُبن فضیلت را
میان گلشن سبز ولا تماشا کن
ملایکی کـه بـه پابوس آن امام همُام
رسیده اند زاوج سما تماشاکن
برای کام وی ، آب فرات آوردند
به یاد صحنه ای از کربلا تماشاکن
بخوان« یُطهّـرُ »وآندم شکوه قدرش را
میان آینه ی انمّا تماشا کن
بیا بـه مکتب پُـر شور علم ودانش او
به نور عالم آل عبا تماشا کن
حریم زادۀ موساست این حرم،این جا
هزار جلوه به طور وفـا تمـاشا کن
اگرکه شوق تماشا به توعطا کردند
به گوشه گوشۀ صحن وسرا تماشا کن
قدم به ساحت این کعبـۀ وفا بردار
مقـام وزمزم وسعی وصفا تماشا کن
نظر به کعبه نمـودن عبادتی دارد
بیا به کعبۀ اهل ولا تماشا کن
صفای شبنم و لطف بهار اگر خواهی
به چشم زائر پاک رضـا تماشاکن
حضور تشنه لبان حقیقت دین را
کنار چشمۀ آب بقا تماشا کن
کبوتران دعاگوی زائرانش را
به روی گنبد زرد طلا تماشا کن
بــه پشت پنجرۀ اوهزار معجزه را
به روشنائی آئینه ها تماشا کن
اگرکه دست تهی آمدی ، مرامش را
دراین محیـط سخا و عطا تماشا کن
اگر چوآینه های حرم شکسته شدی
درستـی دل خـود را بیا تماشا کن
حریم اوست «وفائی»چو روضه الجنّه
بیا وساحت این باغ راتماشا کن
التماس دعا
کرده ام نذرکه عمری زغمت گریه کنم