اضطراب ذوالجناح/عاشورا
اضطراب ذوالجناح
می دهد ازغم خبر حال خراب ذوالجناح
اضطراب افکنده بردل اضطراب ذوالجناح
عشق مجنون گشت دردشت و بیابان بلا
چرخ افتاد ازنفس پیش شتاب ذوالجناح
محشرکبری به پا شد ازحرم تا قتلگاه
انقلابی شد عیان از انقلاب ذوالجناح
دشت را کرده پُر از نور خداوند مبین
آفتاب افتاده گویا از رکاب ذوالجناح
ازگلی پرپر شده آورده با خود اوخبر
ازگل زهرا بود بوی گلاب ذوالجناح
آتشی افتاد در بین حرم با دیدنش
ملتهب شد قلبها از التهاب ذوالجناح
درحرم وقتی که آمد از سؤال اهلبیت
الظیمه الظیمه شد جواب ذوالجناح
چون نگاه او به حال زینب کبری فتاد
موج زد آشوب وغم درپیچ وتاب ذوالجناح
گریه های کودکان منتظر آتش فکند
بروجود زخمی و جان کباب ذوالجناح
بس که زدسر بر زمین جان داد از داغ امام
جان فدای چهرۀ ازخون خضاب ذوالجناح
ای«وفائی» هرکه دارد دردلش مهرحسین
گریه دارد از ملال بی حساب ذوالجناح
کپی + صلوات
کرده ام نذرکه عمری زغمت گریه کنم